معنی ناز و نیاز در لغت نامه دهخدا

شیوه های عشق و حسن و حرکات و سکناتی که از طرفین سر زند. (آنندراج) (بهار عجم)، ناز و نعمت. نعمت و فراوانی:، چنین گفت با دختر سرفراز، که ای پروریده به ناز و نیاز.، فردوسی

معنی ناز و نیاز در فرهنگ لغت هوشیار

اشتیاق عاشق و استغنای معشوق، حرکات و سکنات عاشق و معشوق، ناز و نعمت: چنین گفت با دختر سر فراز که ای پروریده بناز و نیازخ... (شا. لغ)

معنی ناز و نیاز - جستجوی لغت در جدول جو

ناز و نیاز

لغت نامه دهخدا

ناز و نیاز

فرهنگ لغت هوشیار

راز و نیاز

گفتن سر و سخن پنهانی و خواستن حاجت، کنایه از دعا و مناجات به درگاه خدای تعالی، برای مثال زاهد چو از نماز تو کاری نمی رود / هم مستی شبانه و راز و نیاز من (حافظ - ۸۰۰)
در موسیقی گوشه ای در دستگاه همایون

فرهنگ فارسی عمید

نذر و نیاز

(نَ رُ)

در تداول، نقد یا جنسی که به نیت حاجت روا شدن به زاهدی یا سیدی یا به تربت کسی از اولیاء و ائمه پیشکش کنند

لغت نامه دهخدا

صالح مولف ناز و نیاز

در بعض کتب آمده است که او یکی از شعرای ایران است و منظومه ای موسوم به ’ناز و نیاز’ دارد. (قاموس الاعلام ترکی)

لغت نامه دهخدا